مهارت فضیلت
ﻫﻤﻪ می توانند ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ 💫
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻓﻬﻤﯿـﺪﻩ نمی شونـد 💫
ﺑﺎ ﺳـﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬـﺎﺭﺗﻪ 💫
ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿـﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿـﻠﺖ 💫
ﻫﻤﻪ می توانند ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ 💫
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻓﻬﻤﯿـﺪﻩ نمی شونـد 💫
ﺑﺎ ﺳـﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬـﺎﺭﺗﻪ 💫
ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿـﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿـﻠﺖ 💫
در امتداد هر مسیر
جز چشمهای تو نیست
تمام راه ها
به تو می رسد
و من
مسافر بی بازگشت سرزمین توام. ع-غ
مهم نیست اگر انسان ٬
برای کسی که دوستش دارد.
غرورش را از دست بدهد...
اما فاجعه است اگر به خاطر حفظ غرور٬
کسی را که دوست دارید از دست بدهید.
شکسپیر۱۴-۰۱-۹۵صبح ساعت ۲۷-۹
دوست دارم در هوای شرجی پیراهنت
بوی باران بشنوم، احساس را معنا کنم
دوست دارم بشکفم از سینه های مرمرت
لب به لب از گرمی آغوش تو گل وا کنم
دوست دارم شعر را با عشق تو شیرین کنم
شور و حال تازه ای بر این دل مینا کنم
دوست دارم با غزل مهمان چشمانت شوم
تا دل بی خانمانم را به قلبت جا کنم
دوست دارم گم شوم در پیچ و تاب زلف تو
در میان پیچ "حیرانت" صفا پیدا کنم
دوست دارم شب به ماهت زل زنم ای نازنین
تا شدی آرام جانم، شهر شب شیدا کنم
دوست دارم تا بیایی قفل در را وا کنی
من دوباره با غزلهای خودم غوغا کنم
#حمید_حسینی
مثل خوابِ دم صبحی
که لذت دارد
بودنت،فعلِ محالی
که حسرت دارد
روز و شب تون بخیر و شادی 🌸
با همه طنازی ات در دل ما جا شدی
با سر ابروی خود خم نشده پا شدی
عیب به رندان مکن تا نشوی مبتلا
حال که با شعر خود، باز تو غوغا شدی
#حمید_حسینی
دلربایانه دگر بر سر ناز آمدهای
از دل من چه به جا مانده که باز آمدهای
در بغل شیشه و در دست قدح، در بر چنگ
چشم بد دور که بسیار بساز آمدهای
بگذر از ناز و برون آی ز پیراهن شرم
که عجب تنگ در آغوش نیاز آمدهای
می بده، می بستان، دست بزن پای بکوب
به خرابات نه از بهر نماز آمدهای
آنقدر باش که من از سر جان برخیزم
چون به غمخانهام ای بنده نواز آمدهای
چون نفس سوختگان میرسی ای باد صبا
میتوان یافت کزان زلف دراز آمدهای
چون نگردد دل صائب ز تماشای تو آب؟
که به رخسارهٔ آیینه گداز آمدهای
صائب تبریزی
دنــیـــا ادامــــه لــبـخـنـد تــــوســت ..
کــه تــــا آخــــریــــن لـــبــخـنـد مــــن کـــش مــــی آیــــد ؛
تـــو لــب بـــــرمــیــچــیـنــــی
و مـــن ..
جـــایی مـــیـــان آســـمـــان و زمـــیـــن ..
مـعـلق می شــــوم ..
تو دریا بودی و من قایقی خرد
که هرجا خواست امواجت مرا برد
دلم پارو زن بیچاره ای بود
که در امواج عشقت یک شبی مرد
اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری…
بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود...
عشق حقیقی مثل روح است ، افراد زیادی درباره ی آن صحبت می کنند ، ولی تعداد معدودی آن را دیده اند....
قانون بخشندگی:
هر چه بیشتر، بدون انتظار پاداش، به دیگران خدمت کنید، خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد، آن هم از جاهایی که اصلا انتظار ندارید.
شما تنها در صورتی حقیقتا خوشبخت خواهید بود که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید.
برایان تریسی