بی قافیه ها

شعر نو معاصر و جملات فلسفی

بی قافیه ها

شعر نو معاصر و جملات فلسفی

بی قافیه ها

‏آنچه ما را به سمت بهتر شدن تغییر می‌دهد«آگاهی»است؛آگاهی،فقط باسواد بودن نیست،بلکه باسواد رفتار کردن است
آگاهی منجر می‌شود به درست زندگی کردن

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صبرخدا» ثبت شده است

صبرخدا

پنجشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۲ ب.ظ | علی غلامی | ۰ نظر

صبر  خدا 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

همان یک لحظهء اول ، 

که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ، 

جهان را با همه زیبایی و زشتی ، 

بروی یکدگر ویرانه میکردم . 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

که در همسایهء صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم ، 

نخستین نعرهء مستانه را خاموش آندم ، 

بر لب پیمانه میکردم 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامهء رنگین 

زمین و آسمان را 

واژگون ، مستانه میکردم . 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

نه طاعت می پذیرفتم ، 

نه گوش از بهر استغفار این بیداد گرها تیز کرده ، 

پاره پاره در کف زاهد نمایان ، 

سبحهء ، صد دانه میکردم 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان 

هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ، 

آواره و ، دیوانه میکردم 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان ، 

سراپای وجود بی وفا معشوق را ، 

پروانه میکردم . 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی 

تا که می دیدم عزیز نا بجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد ، 

گردش این چرخ را 

وارونه ، بی صبرانه می کردم . 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او بودم . 

که می دیدم مشوش عارف و عامی   ز برق فتنهء این علم عالم سوژ مردم کش 

بجز اندیشهء عشق و وفا ، معدوم هر فکری ، 

در این دنیای پر افسانه میکردم 


عجب صبری خدا دارد ! 

اگر من جای او باشم . 

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ، تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد ! 

وگرنه من بجای او چو بودم ، 

یکنفس کی عادلانه سازشی ، 

با جاهل و فرزانه میکردم . 

عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد ! 


#معینی_کرمانشاهی