دوری چشمانت
يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۴۶ ب.ظ |
علی غلامی |
۰ نظر
دوری چشمانت دیوانه ام کرده
اندوه و غم را هم دیگر نمی بینم
دامن مکش ای گل از من گریزی نیست
هر جا روی آیم تا روی تو بینم
گل کرده لبهایت در باغ دل اما
از این گلستانت من گل نمی چینم
من مست مستانم من سوی بستانم
تا کام دل گیرم از یار شیرینم
ای لعبت مستان، ای بلبل بستان
من بی صدای تو غمگین غمگینم
سازی بزن از دل تا جان بسوزانی
از سوز ساز تو دل رفت و هم دینم
حالم پریشان است از بس تو را گفتم
عاشق نشو بر من، من رند دیرینم
#حمید_حسینی
facebook.com/AliGholami2077
aligholami95.blog.ir
plus.google.com/+AliGholami2077