بی قافیه ها

شعر نو معاصر و جملات فلسفی

بی قافیه ها

شعر نو معاصر و جملات فلسفی

بی قافیه ها

‏آنچه ما را به سمت بهتر شدن تغییر می‌دهد«آگاهی»است؛آگاهی،فقط باسواد بودن نیست،بلکه باسواد رفتار کردن است
آگاهی منجر می‌شود به درست زندگی کردن

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعدی حسین منزوی» ثبت شده است

سعدی حسین منزوی

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۵۱ ق.ظ | علی غلامی | ۰ نظر


ﻣﺎﻧﺪﻥ ﯾﺎ ﻧﻤﺎﻧﺪﻥ

ﺳﻮﺍﻝ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ

ﺁﯼ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﺑﻤﺎﻥ !

ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ

ﺣﺘﺎ ﺍﮔﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ

ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﻦ

ﺁﻭﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ .

ﺣﺴﯿﻦ ﻣﻨﺰﻭﯼ


..........‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌................



دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست

هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست


یار زیبا گر هزارت وحشت از وی در دلست

بامدادان روی او دیدن صباح مقبلست


آن که در چاه زنخدانش دل بیچارگان

چون ملک محبوس در زندان چاه بابلست


پیش از این من دعوی پرهیزگاری کردمی

باز می‌گویم که هر دعوی که کردم باطلست


زهر نزدیک خردمندان اگر چه قاتلست

چون ز دست دوست می‌گیری شفای عاجلست


من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست

دوستان معذور داریدم که پایم در گلست


باش تا دیوانه گویندم همه فرزانگان

ترک جان نتوان گرفتن تا تو گویی عاقلست


آن که می‌گوید نظر در صورت خوبان خطاست

او همین صورت همی‌بیند ز معنی غافلست


ساربان آهسته ران کآرام جان در محملست

چارپایان بار بر پشتند و ما را بر دلست


گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست

همچنانش در میان جان شیرین منزلست


سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی

لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست


سعدی


..........................